عاشقی

عاشقی لحظه به لحظه رنگ و بوی تازه داره

با همه قشنگی هاش غم بی اندازه داره

یه روزی کوه غروره یه روزی خاک کویره

یه گل تازه که شاید روی شاخه ها نمیره

زندگی خودش عجیبه قصه ی آدم و سیبه

آشنای دل عالم اما با خودش غریبه

یه روزی یه ساز تازه با یه آهنگی دوباه

لحظه ای رنگ ترانه با شعر عاشقونه

آدم این آدم عاقل شده بیچاره ی این دل

دنبال یه عشق تازه باز می گرده پی خونه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد